- قید خانه
- بند خانه بندیخانه محبس زندان
معنی قید خانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زندان محبس
جایگاه دیو محل دیوان
جائی که از آگاهی و احوال و حرکات بروج و ستارگان و ماهواره ها و کشتی های فضائی با دستگاههای دقیق مشغول بکار باشند
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
پیشگاه خانه صدراطاقصدر بیت رواق مقابل پس خانه، ایوانی که در مرتبه دوم باشد، بار و چادر و اسباب سفر شاهان و بزرگان که از پیش برند: درتوجه خراسان اهتمام نمود (شاه عباس اول) و در ساعت سعد از مقر سلطنت عظمی پیشخانه همایون بیرون زدند
پستخانه پست خانه چارپار خانه
سیاه چادر، زندان محبس، خانه بدیمن منزل بی میمنت
محلی که شیر را در آن نگهداری کنند باغ وحش
عالم غیب، در فلسفه جهان دیگر، مقابل عالم شهادت، عالم آخرت
خلوت خانه
اسلحه خانه سلاح خانه زراد خانه
غندگر خانه پانیذگری
باشخانه بازخانه
خانه ای که در آن پرده های کتان می آویختند و برای خنک شدن هوا آن ها را مرطوب می کردند، خانۀ تابستانی